آمد و شد با شتاب، در جستجوی چیزی به هر سو دویدن، دوندگی، جستجو، تکاپو، تک و دو برای مثال هزار گونه غم از هر سویی ست دامنگیر / هنوز در تک و پوی غم دگر می گشت (سعدی۲ - ۶۰۸)
آمد و شد با شتاب، در جستجوی چیزی به هر سو دویدن، دوندگی، جستجو، تَکاپو، تَک و دُو برای مِثال هزار گونه غم از هر سویی ست دامنگیر / هنوز در تک و پوی غم دگر می گشت (سعدی۲ - ۶۰۸)
تاخت و دو و دو تیز و تند. (ناظم الاطباء). تکاپوی. آمد و شد از روی تعجیل و شتاب: خورشیدرخا وصل تو جویم شب و روز چون سایه ازآن در تک و پویم شب و روز. سوزنی. به پیش باد نه آن نامه تا به من برسد که هیچ پیک نیابی چو باد با تک و پوی. سوزنی. شاهزاده از جست و جوی و اسب از تک و پوی فروماند. (سندبادنامه ص 253) ، جستجوی و تفحص و تفتیش. (ناظم الاطباء). تکاپوی. تلاش تقلا. تلواسه. جهد. سعی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : ایا سرو نو در تک و پوی آنم که فرغندواری بپیچم بتو بر. رودکی. چون گذشتی زعالم تک و پوی چشمۀ زندگانی آنجا جوی. سنائی. همچو مردان درآی در تک و پوی تختۀ گفت را ز آب بشوی. سنائی. برهیچ در صومعه ای برنگذشتم کآنجا چو خودی در تک و پوی تو ندیدم. خاقانی. هزار گونه غم از هر سویست دامنگیر هنوز در تک و پوی غم دگرمی گشت. سعدی. رجوع به تکاپوی شود
تاخت و دو و دو تیز و تند. (ناظم الاطباء). تکاپوی. آمد و شد از روی تعجیل و شتاب: خورشیدرخا وصل تو جویم شب و روز چون سایه ازآن در تک و پویم شب و روز. سوزنی. به پیش باد نه آن نامه تا به من برسد که هیچ پیک نیابی چو باد با تک و پوی. سوزنی. شاهزاده از جست و جوی و اسب از تک و پوی فروماند. (سندبادنامه ص 253) ، جستجوی و تفحص و تفتیش. (ناظم الاطباء). تکاپوی. تلاش تقلا. تلواسه. جهد. سعی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : ایا سرو نو در تک و پوی آنم که فرغندواری بپیچم بتو بر. رودکی. چون گذشتی زعالم تک و پوی چشمۀ زندگانی آنجا جوی. سنائی. همچو مردان درآی در تک و پوی تختۀ گفت را ز آب بشوی. سنائی. برهیچ در صومعه ای برنگذشتم کآنجا چو خودی در تک و پوی تو ندیدم. خاقانی. هزار گونه غم از هر سویست دامنگیر هنوز در تک و پوی غم دگرمی گشت. سعدی. رجوع به تکاپوی شود
اصطلاح گیاه شناسی در تقسیم بندی گیاهان که در دانۀ آنها فقط یک لپه است مانند گندم و خرما. این گیاهان از نوع گیاهان گلدار و نهاندانه ها میباشد. رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 124 و 197 شود
اصطلاح گیاه شناسی در تقسیم بندی گیاهان که در دانۀ آنها فقط یک لپه است مانند گندم و خرما. این گیاهان از نوع گیاهان گلدار و نهاندانه ها میباشد. رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 124 و 197 شود
در تداول امروز تک رونده. خودسر. که توجهی به تصمیم دسته جمعی افراد گروه نکند. سرکشی کننده از عقاید دیگران و این معنی در امور سیاسی و حزبی بیشتر مصطلح و متداول است، در تداول عامه، زن بدکه داخل در دسته و جماعتی یا اداره ای از زنان بد نباشد. زن بد که خود به تنهائی رود به تباهی. روسپی که در خانه عمومی نبود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
در تداول امروز تک رونده. خودسر. که توجهی به تصمیم دسته جمعی افراد گروه نکند. سرکشی کننده از عقاید دیگران و این معنی در امور سیاسی و حزبی بیشتر مصطلح و متداول است، در تداول عامه، زن بدکه داخل در دسته و جماعتی یا اداره ای از زنان بد نباشد. زن بد که خود به تنهائی رود به تباهی. روسپی که در خانه عمومی نبود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
نزاع ستیزه: این شاخ و شانه کشیدنها که از یک مشاجره و یکی بدوی ساده و معمولی خیلی پا فراتر نهاده بود... . یا یکی بدو کردن، مشاجره لفظی گفت وشنودی که از روی عصبانیت صورت گیرد. معمولا در مقامی که شخص انتظار شنیدن جواب از طرف گفتگو ندارد
نزاع ستیزه: این شاخ و شانه کشیدنها که از یک مشاجره و یکی بدوی ساده و معمولی خیلی پا فراتر نهاده بود... . یا یکی بدو کردن، مشاجره لفظی گفت وشنودی که از روی عصبانیت صورت گیرد. معمولا در مقامی که شخص انتظار شنیدن جواب از طرف گفتگو ندارد
یک فرد از گیاهان تک لپه یی یک گیاه منسوب برستنیهای تک لپه. یا تک لپه ییها. دسته عظیمی ازگیاهان که دانه آنها شامل یک قسمت است که لپه نامیده میشود. لپه دانه این گیاهان محتوی مواد ذخیره یی و اندوخته یی است مانند خرما و گندم تک لپه ییها خود بچندین تیره تقسیم میشوند و رویهمرفته نسبت به گیاهان دو لپه یی ابتدایی ترند ذوفلقات
یک فرد از گیاهان تک لپه یی یک گیاه منسوب برستنیهای تک لپه. یا تک لپه ییها. دسته عظیمی ازگیاهان که دانه آنها شامل یک قسمت است که لپه نامیده میشود. لپه دانه این گیاهان محتوی مواد ذخیره یی و اندوخته یی است مانند خرما و گندم تک لپه ییها خود بچندین تیره تقسیم میشوند و رویهمرفته نسبت به گیاهان دو لپه یی ابتدایی ترند ذوفلقات